تهران چند قرنی هست که نام پایتختی ایران را با خود به همراه دارد،پایتختی که همواره سالهای پر اضطراب و پر جوش و خروشی را گذرانده، انگار که هیچگاه تن خستهء آن روی آرامش را نخواهد دید.
تعویض مدیریت های درست یا غلط سبب چندگانگی در تصمیم گیری و سلیقگی برخورد کردن با پدیدهء شهر نشینی و ساخت وساز شده است تا تن رنجور و خستهء تهران تبدیل به ملقمه ای از ساختمانهای بالای صد سال قدمت و ساختمانهای جدید نیمه کاره که بدلیل جابجائی مدیران ساخت آنها متوقف گردیده،شود.
حالا تهران نه صفای قدیم را دارد نه زیبائی شهری مدرن.بی ربط نیست اگر به تهران لقب شهر تضادها بدهیم.
سلام دوست عزیز.
عجیب آن است که پایتخت کشور تضاد ها جز این باشد.
پیروز باشی
سلام
نا مسلمانی ما باعث خرابی و تضاد گشته نا آنجا که این دوست ما چنین حرف عجیبی را میزند.
سلام مهدی جان
البته نامسلمانی واژهء خوبی نیست.همان سوء مدیریت بهتر است.حرف عجیبی هم نیست،حداقل خودت در محله، بعضا شاهد هستی که در بعضی مناطق خارج از محدودهء شهری اجازهء ساخت و ساز داده شده،در حالی که در محدودهء محلی خودمان اغلب با ساخت و ساز مخالفت میشود و هیچگاه دلیل واضحی گفته نمیشود.
سلام علی جان
فکر کنم اختلاف عنب و انگوری باشد حرف شما را قبول دارم با تشکر